رفتن به بالا
  • سه شنبه - 9 مرداد 1403 - 17:36
  • کد خبر : ۱۸۰۹۶
  • چاپ خبر : والیبال مهاباد تیم سالن ۲۰۰۰ نفری باشگاه لیگ دسته یک ۰۷

والیبال مهاباد تیم سالن ۲۰۰۰ نفری باشگاه لیگ دسته یک ۰۷

یادش بخیر عصرهای چهارشنبه در فصل پاییز چند سال قبل را که از چند روز قبل کل شهر مهاباد برای چهارشنبه ها ساعت ۱۶:۰۰ لحظه شماری می کردند. یک شهر بود و یک تیم والیبال به نام فرمانداری مهاباد که در لیگ دسته اول والیبال ایران حضور داشت.

بلیط فروشی در چندین نقطه شهر شور و هیجان خاصی به مراکز پر رفت و آمد مهاباد داده بود. غیر ورزشی ها با کنجکاوی سرک می کشیدند ببینند چه خبر است که مردم دسته دسته برای بلیط خریدن منتظر می مانند.

نماد عدد ۳ (به معنای برتری ۳-۰ بر حریف) سوژه عکاسی هواداران شده بود.

شهر پر می شد از بنرها و پوسترهای مسابقه والیبال و کل مهاباد رنگ و بوی والیبالی به خود می گرفت.

سالن دو هزار نفری مهاباد که سالهای سال به این نام شناخته شده بود، حالا دیگر تغییر نام داده و به سالن چند هزار نفری مهاباد نامگذاری شده بود!

آنقدر جمعیت کیپ تا کیپ در سالن، نشسته، ایستاده و نیم خیز! و دراز کشیده! به استقبال بازیها می آمدند که دیگر کسی عدد دو هزار نفر را قبول نداشت و هر کس به زعم خود تعداد تماشاگران را بیشتر از دو هزار نفر حدس می زد.

از قبل از ظهر، سالن (بخصوص قسمت روبروی جایگاه و به اصطلاح جایگاه تیفوسی ها) پر می شد و جمعیت ساعتها قبل از ساعت ۱۶:۰۰ سالن را پر می کردند.

تیم های میهمان کە برای اولین بار برای مسابقه والیبال به مهاباد می آمدند هاج و واج می ماندند از استقبال عجیب و غریب و تاریخی هواداران ورزش دوست مهابادی و هنگام گرم کردن بیشتر حواس بازیکنان به حضور و تشویق گرم و پر هیجان تماشاگران بود تا گرم کردن بدنشان.

استرس بازی مقابل این جمعیت مشتاق، قبل از سوت آغاز مسابقه به جان بازیکنان حریف می افتاد و همیشه چند دقیقه ابتدایی ست اول، حتی سرویس هایشان هم امتیاز به سود تیم فرمانداری مهاباد بود.

یادم می آید تیمهای والیبال قدرتمند و پر ستاره زیادی مثل کاله مازندران، پاس خراسان و تیم والیبال کاشان و قزوین و… در سالن چندین هزار نفری مهاباد تاب نیاوردند و دست ها را به علامت شکست بالا بردند.

حتی ذوب آهن اصفهان هم بُرد دیدار مرحله حذفی خود مقابل تیم فرمانداری مهاباد را به واسطه، حرفه ای گری و تجربه بازیکن برزیلی اش و چند بازیکن سابقا لیگ برتری خود بدست آورد و پیروزیشان را آنها هم در حضور این جمعیت پرشور هنوز مدیون این ستاره ها هستند.

تیم والیبال فرمانداری مهاباد حتی در زمین تیم های حریف هم هوادار داشت و تماشاگران متعصب و علاقمند این تیم، کیلومترها دورتر با اتوبوس و وسیله شخصی سفر می کردند تا تیم شهر خود را تنها نگذارند و گاها حضور پرتعدادشان در سالن های والیبال تیم های حریف، تعجب تیم ها و تماشاگران میزبان را هم به همراه داشت و باعث می شد تماشاگران میزبان هم با شور و هیجان بالاتری تیم شهرشان را تشویق کنند تا از تماشاگران تیم میهمان (تیم مهاباد) کم نیاورند.

بازیکنان و ستاره های والیبال زیادی برای حضور در مهاباد و بازی مقابل این خیل جمعیت مشتاق بودند و بازیکنانی که قبلا در تیم های خود کاپیتان و یا ستاره بودند همگی در ترکیب تیم مهاباد جمع شدند تا رویای صعود به لیگ برتر محقق شود اما متاسفانه عدم پشتوانه مالی کافی و در خور تیم پرستاره مهاباد، باعث دلسرد شدن بازیکنان شد و نداشتن اسپانسر و حامی مالی بزرگ و قوی باعث پسرفت روز به روز این تیم شد تا جایی که آن تیم پرستاره و محبوب به تیمی معمولی و بی ستاره تبدیل شد و کار به جایی رسید که تماشاگران هم اشتیاق فصل های قبلی را از دست دادند و جمعیت حاضر در سالن در هنگام مسابقات به هزار نفر هم نمی رسید.

کم کم این وضعیت تیم به انحلال منجر شد و حالا فقط خاطرات، عکس و فیلم های آن دوران تنها دلخوشی والیبال دوستان مهابادی است و البته حسرتی بزرگ که بهترین موقعیت برای صعود به لیگ برتر که همیشه آرزوی والیبال دوستان بود، به راحتی آب خوردن و سهل انگاری عوامل تیم (از بازیکن و مربی تا مدیر و حامی مالی) از دست رفت.

حالا بایستی بابت آن روزهای خوش و شیرین که نام مهاباد لرزه بر اندام حریفان می انداخت و دغدغه این را داشتند در قرعه کشی با تیم فرمانداری مهاباد همگروه نشوند، حسرت خورد و گفت: “یاد باد آن روزگاران, یاد باد”

Yarizan telegram Channel آدرس کانال تلگرام پایگاه خبری ورزشی یاریزان

Yarizan page Instagram آدرس پیج اینستاگرام پایگاه خبری ورزشی یاریزان

 

یادش بخیر عصرهای چهارشنبه در فصل پاییز چند سال قبل را که از چند روز قبل کل شهر مهاباد برای چهارشنبه ها ساعت 16:00 لحظه شماری می کردند. یک شهر بود و یک تیم والیبال به نام فرمانداری مهاباد که در لیگ دسته اول والیبال ایران حضور داشت. بلیط فروشی در چندین نقطه شهر شور و هیجان خاصی به مراکز پر رفت و آمد مهاباد داده بود. غیر ورزشی ها با کنجکاوی سرک می کشیدند ببینند چه خبر است که مردم دسته دسته برای بلیط خریدن منتظر می مانند. نماد عدد 3 (به معنای برتری 3-0 بر حریف) سوژه عکاسی هواداران شده بود. شهر پر می شد از بنرها و پوسترهای مسابقه والیبال و کل مهاباد رنگ و بوی والیبالی به خود می گرفت. سالن دو هزار نفری مهاباد که سالهای سال به این نام شناخته شده بود، حالا دیگر تغییر نام داده و به سالن چند هزار نفری مهاباد نامگذاری شده بود! آنقدر جمعیت کیپ تا کیپ در سالن، نشسته، ایستاده و نیم خیز! و دراز کشیده! به استقبال بازیها می آمدند که دیگر کسی عدد دو هزار نفر را قبول نداشت و هر کس به زعم خود تعداد تماشاگران را بیشتر از دو هزار نفر حدس می زد. از قبل از ظهر، سالن (بخصوص قسمت روبروی جایگاه و به اصطلاح جایگاه تیفوسی ها) پر می شد و جمعیت ساعتها قبل از ساعت 16:00 سالن را پر می کردند. تیم های میهمان کە برای اولین بار برای مسابقه والیبال به مهاباد می آمدند هاج و واج می ماندند از استقبال عجیب و غریب و تاریخی هواداران ورزش دوست مهابادی و هنگام گرم کردن بیشتر حواس بازیکنان به حضور و تشویق گرم و پر هیجان تماشاگران بود تا گرم کردن بدنشان. استرس بازی مقابل این جمعیت مشتاق، قبل از سوت آغاز مسابقه به جان بازیکنان حریف می افتاد و همیشه چند دقیقه ابتدایی ست اول، حتی سرویس هایشان هم امتیاز به سود تیم فرمانداری مهاباد بود. یادم می آید تیمهای والیبال قدرتمند و پر ستاره زیادی مثل کاله مازندران، پاس خراسان و تیم والیبال کاشان و قزوین و... در سالن چندین هزار نفری مهاباد تاب نیاوردند و دست ها را به علامت شکست بالا بردند. حتی ذوب آهن اصفهان هم بُرد دیدار مرحله حذفی خود مقابل تیم فرمانداری مهاباد را به واسطه، حرفه ای گری و تجربه بازیکن برزیلی اش و چند بازیکن سابقا لیگ برتری خود بدست آورد و پیروزیشان را آنها هم در حضور این جمعیت پرشور هنوز مدیون این ستاره ها هستند. تیم والیبال فرمانداری مهاباد حتی در زمین تیم های حریف هم هوادار داشت و تماشاگران متعصب و علاقمند این تیم، کیلومترها دورتر با اتوبوس و وسیله شخصی سفر می کردند تا تیم شهر خود را تنها نگذارند و گاها حضور پرتعدادشان در سالن های والیبال تیم های حریف، تعجب تیم ها و تماشاگران میزبان را هم به همراه داشت و باعث می شد تماشاگران میزبان هم با شور و هیجان بالاتری تیم شهرشان را تشویق کنند تا از تماشاگران تیم میهمان (تیم مهاباد) کم نیاورند. بازیکنان و ستاره های والیبال زیادی برای حضور در مهاباد و بازی مقابل این خیل جمعیت مشتاق بودند و بازیکنانی که قبلا در تیم های خود کاپیتان و یا ستاره بودند همگی در ترکیب تیم مهاباد جمع شدند تا رویای صعود به لیگ برتر محقق شود اما متاسفانه عدم پشتوانه مالی کافی و در خور تیم پرستاره مهاباد، باعث دلسرد شدن بازیکنان شد و نداشتن اسپانسر و حامی مالی بزرگ و قوی باعث پسرفت روز به روز این تیم شد تا جایی که آن تیم پرستاره و محبوب به تیمی معمولی و بی ستاره تبدیل شد و کار به جایی رسید که تماشاگران هم اشتیاق فصل های قبلی را از دست دادند و جمعیت حاضر در سالن در هنگام مسابقات به هزار نفر هم نمی رسید. کم کم این وضعیت تیم به انحلال منجر شد و حالا فقط خاطرات، عکس و فیلم های آن دوران تنها دلخوشی والیبال دوستان مهابادی است و البته حسرتی بزرگ که بهترین موقعیت برای صعود به لیگ برتر که همیشه آرزوی والیبال دوستان بود، به راحتی آب خوردن و سهل انگاری عوامل تیم (از بازیکن و مربی تا مدیر و حامی مالی) از دست رفت. حالا بایستی بابت آن روزهای خوش و شیرین که نام مهاباد لرزه بر اندام حریفان می انداخت و دغدغه این را داشتند در قرعه کشی با تیم فرمانداری مهاباد همگروه نشوند، حسرت خورد و گفت: "یاد باد آن روزگاران, یاد باد"

یادش بخیر عصرهای چهارشنبه در فصل پاییز چند سال قبل را که از چند روز قبل کل شهر مهاباد برای چهارشنبه ها ساعت ۱۶:۰۰ لحظه شماری می کردند. یک شهر بود و یک تیم والیبال به نام فرمانداری مهاباد که در لیگ دسته اول والیبال ایران حضور داشت.

 

------------------------------------

بلیط فروشی در چندین نقطه شهر شور و هیجان خاصی به مراکز پر رفت و آمد مهاباد داده بود. غیر ورزشی ها با کنجکاوی سرک می کشیدند ببینند چه خبر است که مردم دسته دسته برای بلیط خریدن منتظر می مانند.

نماد عدد ۳ (به معنای برتری ۳-۰ بر حریف) سوژه عکاسی هواداران شده بود.

شهر پر می شد از بنرها و پوسترهای مسابقه والیبال و کل مهاباد رنگ و بوی والیبالی به خود می گرفت.

https://instagram.com/80_shopbrand?igshid=NzZlODBkYWE4Ng==

سالن دو هزار نفری مهاباد که سالهای سال به این نام شناخته شده بود، حالا دیگر تغییر نام داده و به سالن چند هزار نفری مهاباد نامگذاری شده بود!

آنقدر جمعیت کیپ تا کیپ در سالن، نشسته، ایستاده و نیم خیز! و دراز کشیده! به استقبال بازیها می آمدند که دیگر کسی عدد دو هزار نفر را قبول نداشت و هر کس به زعم خود تعداد تماشاگران را بیشتر از دو هزار نفر حدس می زد.

از قبل از ظهر، سالن (بخصوص قسمت روبروی جایگاه و به اصطلاح جایگاه تیفوسی ها) پر می شد و جمعیت ساعتها قبل از ساعت ۱۶:۰۰ سالن را پر می کردند.

تیم های میهمان کە برای اولین بار برای مسابقه والیبال به مهاباد می آمدند هاج و واج می ماندند از استقبال عجیب و غریب و تاریخی هواداران ورزش دوست مهابادی و هنگام گرم کردن بیشتر حواس بازیکنان به حضور و تشویق گرم و پر هیجان تماشاگران بود تا گرم کردن بدنشان.

استرس بازی مقابل این جمعیت مشتاق، قبل از سوت آغاز مسابقه به جان بازیکنان حریف می افتاد و همیشه چند دقیقه ابتدایی ست اول، حتی سرویس هایشان هم امتیاز به سود تیم فرمانداری مهاباد بود.

یادم می آید تیمهای والیبال قدرتمند و پر ستاره زیادی مثل کاله مازندران، پاس خراسان و تیم والیبال کاشان و قزوین و… در سالن چندین هزار نفری مهاباد تاب نیاوردند و دست ها را به علامت شکست بالا بردند.

حتی ذوب آهن اصفهان هم بُرد دیدار مرحله حذفی خود مقابل تیم فرمانداری مهاباد را به واسطه، حرفه ای گری و تجربه بازیکن برزیلی اش و چند بازیکن سابقا لیگ برتری خود بدست آورد و پیروزیشان را آنها هم در حضور این جمعیت پرشور هنوز مدیون این ستاره ها هستند.

تیم والیبال فرمانداری مهاباد حتی در زمین تیم های حریف هم هوادار داشت و تماشاگران متعصب و علاقمند این تیم، کیلومترها دورتر با اتوبوس و وسیله شخصی سفر می کردند تا تیم شهر خود را تنها نگذارند و گاها حضور پرتعدادشان در سالن های والیبال تیم های حریف، تعجب تیم ها و تماشاگران میزبان را هم به همراه داشت و باعث می شد تماشاگران میزبان هم با شور و هیجان بالاتری تیم شهرشان را تشویق کنند تا از تماشاگران تیم میهمان (تیم مهاباد) کم نیاورند.

بازیکنان و ستاره های والیبال زیادی برای حضور در مهاباد و بازی مقابل این خیل جمعیت مشتاق بودند و بازیکنانی که قبلا در تیم های خود کاپیتان و یا ستاره بودند همگی در ترکیب تیم مهاباد جمع شدند تا رویای صعود به لیگ برتر محقق شود اما متاسفانه عدم پشتوانه مالی کافی و در خور تیم پرستاره مهاباد، باعث دلسرد شدن بازیکنان شد و نداشتن اسپانسر و حامی مالی بزرگ و قوی باعث پسرفت روز به روز این تیم شد تا جایی که آن تیم پرستاره و محبوب به تیمی معمولی و بی ستاره تبدیل شد و کار به جایی رسید که تماشاگران هم اشتیاق فصل های قبلی را از دست دادند و جمعیت حاضر در سالن در هنگام مسابقات به هزار نفر هم نمی رسید.

کم کم این وضعیت تیم به انحلال منجر شد و حالا فقط خاطرات، عکس و فیلم های آن دوران تنها دلخوشی والیبال دوستان مهابادی است و البته حسرتی بزرگ که بهترین موقعیت برای صعود به لیگ برتر که همیشه آرزوی والیبال دوستان بود، به راحتی آب خوردن و سهل انگاری عوامل تیم (از بازیکن و مربی تا مدیر و حامی مالی) از دست رفت.

حالا بایستی بابت آن روزهای خوش و شیرین که نام مهاباد لرزه بر اندام حریفان می انداخت و دغدغه این را داشتند در قرعه کشی با تیم فرمانداری مهاباد همگروه نشوند، حسرت خورد و گفت: “یاد باد آن روزگاران, یاد باد”


اخبار مرتبط


ارسال دیدگاه


کد اعلام وصول الکترونیکی